هدف از این تحقیق چگونگی و نحوه تعامل هنر و تفکر انتقادی برای کودکان می باشد.
تفکر انتقادي در پی دقیقترساختن ذهن کودکان است و به آنان میآموزد که چگونه فکر کند ( ناجی، 1387: 36). در این برنامه، « فرایند تفکر پردازش اموری است که کودکان درباره جهان به حواسشان یاد میگیرند» (همان: 31) و گفتوگو در فرایند تفکر فعالیتی الزامی است. همچنین کمک به کودکان، برای این که خودشان برای خودشان فکر کنند، مفهوم تفکر انتقادی برای کودکان و حیاتبخشی مجدد تفکر جامعۀ جهانی تلقی شده است.به هر حال، موضوع هنر در فلسفه و تفکر در نظر اندیشمندان آن چنان قابل تأمل بوده است. که همواره یکی از موضوعات مهم بوده است. افلاطون هنر یا نوعی از هنر را به علت خردگریزی طرد میکند و ارسطو هنر را به علت پالایش اندیشه میستاید. دیگر فلاسفه هر کدام مباحث مبسوطی که بیانگر نسبت هنر و اندیشه است مطرح کردهاند. گویی هنر در تکامل یا در تضارب با اندیشه و اندیشهورزی چیزی نیست که متفکران بتوانند به سادگی از آن بگذرند، به همین سبب، میتوان بر این نکته تأکید کرد که لاجرم نسبت مستقیمی بین هنر و اندیشه میتوان برقرار کرد.
از طرفی نسبت بین هنر و اندیشه تا مباحث بنیادین فلسفه و تفکر عمق پیدا کرده است چنان که از نظر اندیشمندان، بازنگری در چگونه اندیشیدن امری الزامی و مورد تأکید است.
به گونهای که نیچه معتقد است که:
«ما دشوارترین افکار را آفریدهایم، اکنون بیایید ذاتی را بیافرینیم که برای آن تفکر سهل و فرخنده باشد» (هایدگر، 1385: 95).
هنگامی که موضوعی به نام برنامۀ آموزش تفکر انتقادی مطرح میشود باید در این که اندیشه و عقلانیت با چه بنیادی ( شاعرانه یا فیلسوفانه) مورد آموزش و پژوهش واقع میشود، تأمل بسیار کرد.
تعقل و اندیشهورزی با هر بنیادی، اعم از شاعرانه یا فیلسوفانه، متکی به گفتوگو است و گفتوگو مسیر تبیین اندیشه است. اندیشه تا به بیان و « گفتن» نیاید زندانی ذهن است و در این جاست که، در کیفیت بیان و در ن چگونه گفتن»، هنر با گفتوگو نسبت پیدا میکند.
در نمایش خلاق نیز گفتوگو نقش تعیینکننده دارد؛ زیرا اهداف خویش را با گفتوگوی جمعی پیش میبرد. در این نمایش، نمایشها را کودکان میسازند، اما ماجراها و گفتوگوها به جای آن که از روی متن مکتوب حفظ شوند، عموماً با بداههسازی و فیالبداهه تولید میشوند. در نمایشهای خلاق تنها چیزی که میتوان به عنوان متن « نوشته» شده مورد توجه قرار گیرد، مطالبی است که بچهها پس از بداههسازی یک صحنه مینویسند و گاهاً میخواهند آن چه را که آفریدهاند ثبت کنند (هینیگ و استیل ول، 1381، ترجمه: قاسمی: 79) و این باعث میشود تا علاوه بر تشکیل مفاهیم و فرهنگ واژگان در ذهن فرد، قواعد منطقی و استدلالی را که احتمالاً به طور فطری در اذهان وجود دارد به فعلیت برساند و روحیۀ تحقیق انتقادی و نیز دقت و توجه را در دانشآموزان بالا ببرد و به آنها بیاموزد که برای حل مسائل خود به کندوکاو بپردازند.
فهرست مطالب
تعریف نظری تفکر انتقادی
تعریف عملیاتی تفکر انتقادی
2-2-1- تعريف تفكر انتقادي
2-2-2- ماهيت تفكر انتقادي
2-2-3- اهميت برخورداري از تفكر انتقادي
2-2-4- چگونگي و نحوه تعامل هنر و تفكرانتقادي براي كودكان
2-2-5- هنر به عنوان محتوا و كنش در فكرپروري كودكان
يشينه تحقيقاتي
پيشينه داخلی
پيشينه خارجی
منابع و مآخذ
منابع فارسی
منابع انگلیسی