هدف از این تحقیق بررسی نظریه صفات شخصیتی می باشد.
شخصیت از دیدگاه مردم: واژه «شخصیت» در زبان روزمره مردم معانی گوناگونی دارد. یکی از معانی آن مربوط به هر نوع صفت اخلاقی یا برجسته است که سبب تمایز و برتری فردی نسبت به افراد دیگر میشود مثلا وقتی گفته نمیشود «او با شخصیت است. »یعنی «او» فردی با ویژگیهایی است که میتواند افراد دیگر را با «کارآیی و جاذبه اجتماعی خود» تحت تأثیر قرار دهد. در درسهایی که با عنوان پرورش شخصیت تبلیغ و دایر میشود، سعی بر این است که به افراد مهارتهای اجتماعی بخصوصی یاد داده، وضع ظاهر و شیوه سخن گفتن را بهبود بخشند با آنها واکنش مطبوعی در دیگران ایجاد کنند همچنین در برابر این کلمه، کلمه «بیشخصیت» قرار دارد که به معنی داشتن «ویژگیهای منفی» است که البته به هم دیگران راتحت تأثیر قرار ميدهد اما در جهت منفی(شولتز، 1990).
نظریه ویژگیهاي شخصیت یکی از مهم ترین محدودههاي نظری در مطالعه شخصیت است. براساس این نظریه، شخصیت افراد از خصوصیات وصفات گسترده ای ترکیب یافته است. برای مثال، در نظر بگیرید که خودتان چگونه شخصیت یک دوست نزدیکتان را توصیف ميکنید. به احتمال زیاد، از تعدادی از ویژگیهاي او مانند اجتماعی بودن، مهربانی و خونسردی نام ميبرید. منظور از «ویژگی» یک خصوصیت نسبتاً پایدار است که باعث ميشود افراد به شیوههاي خاصی رفتار کنند. نظریه ویژگیهاي شخصیت بر خلاف سایر نظریههاي شخصیت مانند نظریههاي روانکاوانه و انسان گرایانه، بر تفاوتهاي بین افراد تمرکز دارد. ترکیب و تعامل ویژگیهاي مختلف است که شخصیت یک فرد را تشکیل ميدهد و این برای هر شخص، یگانه و منحصر به فرد است. نظریه ویژگیهاي شخصیت بر تعیین و اندازه گیری این خصوصیات فردی شخصیت تمرکز دارد (شولتز، 1990).
در سال ۱۹۳۶، گوردون آلپورت، روان شناس، متوجه شد که تنها در یک فرهنگ لغات انگلیسی، بیش از ۴۰۰۰ واژه برای توصیف ویژگیهاي مختلف شخصیت وجود دارد. او این ویژگیها را در سه سطح رده بندی نمود: ویژگیهاي اصلی: ویژگی هایی که بر کلّ زندگی فرد غالب است، تا جایی که آن شخص معمولاً به خاطر این ویژگیها شناخته ميشود. در واقع، شنیدن نام فرد، این ویژگیها را به ذهن شنونده متبادر ميکند. برای درک بهتر این موضوع، عبارت هایی نظیر فرویدی، ماکیاولی، دون ژوان، مسیح گونه و ... را در نظر آورید. به نظر آلپورت، ویژگیهاي اصلی نادرند و در طول زندگی ساخته ميشوند.ویژگیهاي مرکزی: خصیصههاي عموميکه پایههاي اصلی شخصیت را شکل ميدهند. این ویژگیهاي مرکزی، هر چند به نفوذ و اقتدار ویژگیهاي اصلی نیستند، امّا خصیصههاي عمده ای هستند که ممکن است برای توصیف یک فرد دیگر به کار آیند. عبارت هایی چون هوشمند، امین، کمرو و مضطرب نمونه هایی از ویژگی هاي مركزي هستند . ویژگیهاي ثانویه: ویژگی هایی که گاهی به نگرشها یا اولویتها مربوطند و غالباً تنها در وضعیتهاي خاص یا تحت شرایط خاص پدیدار ميشوند. به عنوان نمونه ميتوان به مضطرب شدن به هنگام صحبت در میان جمع یا بی صبری در هنگام انتظار در صف اشاره کرد (شولتز، 1990)
فهرست مطالب
2-4- شخصیت و تیپ شخصیتی
2-4-1- تعریف تيپ شخصيتي D
2-4-2 - تعریف تیپ شخصیت B
2-4-3- تعریف تيپ شخصیت A
2-4-4- تعریف تيپ شخصیت C
2-4-5 - نظریههاي شخصیت
2-4-5-1- نظریه روانکاوی
2-4-5-2- نظریّههاي شناختی
2-4-5-3- نظریههاي تیپ شناختی شخصیت
2-4-5-4- نظریه یونگ
2-4-5-5- نظریه صفات شخصیتی
2-4-5-5-1- نظریه گوردون آلپورت
2-4-5-5-2- نظریه ۱۶ عامل شخصیت ریموند کتل
2-4-5-5-3- سه بعد شخصیت آیزنک
2-4-5-5-4- نظریه پنج عامل شخصيت
2-4-5-6- رويکردهای موجود در باب شخصيت
2-5- ارتباط آلکسی تایمیا و ابرازگری هیجان
2-6 - سبکهاي ابراز هيجان و خصوصيات شخصيتی
2-7- یافتههاي توصیفی مربوط به متغیرهاي تحقیق
2-8- مطالعات انجام شده مرتبط با پژوهش
2-8-1- مطالعات انجام شده خارج کشور
2-8-2- پژوهشهاي انجام شده در داخل کشور
يشينه تحقيقاتي
پيشينه داخلی
پيشينه خارجی
منابع و مآخذ
منابع فارسی
منابع انگلیسی