توضیحات کامل :

هدف از این تحقیق بررسی آموزش فلسفه با فرمت docx در قالب 39 صفحه ورد بصورت کامل و جامع و با قابلیت ویرایش می باشد

 

 


فهرست مطالب
آموزش فلسفه
2-2 آموزش فلسفه26
2-2-1 ماهيت و مفهوم آموزش فلسفه26
2-2-2 مشکلات، مزايا و فوايد پيش رو براي آموزش فلسفه26
2-2-3 روش آموزش فلسفه27
2-2-4 نقد و بررسي فرايند ياددهي يادگيري آموزش فلسفه29
2-2-5 نقد و بررسي ارزشيابي و ارزيابي کلاس آموزش فلسفه31
2-3 آموزش فلسفه براي کودکان32
2-3-1 مباني آموزش فلسفه براي کودکان32
2-3-2 اهميت پرداختن به فلسفه براي کودکان و نوجوانان32
2-3-3 اهداف برنامه فلسفه براي کودکان و نوجوانان33
2-3-4 ويژگي هاي (ماهيت و مبنا) برنامه ي فلسفه براي کودکان و نوجوانان34
2-3-5 ويژگي ها، عناصر و اجزا، مزايا  و فوايد34
2-4 آموزش فلسفه در آموزش عالي35
2-4-1 تاريخچه آموزش عالي در اسلام(دانشگاه جهان اسلام زمينه ساز دانشگاه کنوني جهان غرب)35
2-4-2 اهداف آموزش عالي36
2-4-3 رسالت دانشگاه37
2-4-4 بررسي و تبيين مفهوم استادي و معلمي گري در دانشگاه37
2-4-5 نقش دانشگاه در هويت دهي به دانشجو38
2-4-6 فلسفه براي همه39
2-4-7 ورود فلسفه در دانشگاه در ايران معاصر39
2-4-8 دانشگاه و آموزش فلسفه39
2-4-9 برنامه درسي متناسب آموزش فلسفه به دانشجويان41
2-4-10 مسائل و موانع، چالش هاي پيش رو41
2-4-11 آموزش بزرگسالان42
2-4-12 خصوصيات دوران جواني(5 شاخصه ي اصلي)44
2-4-13 تجربه آموزش فلسفه در دانشگاه هاي ايران48
2-5 پيشينه تحقيق48
2-5-1 تحقيقات داخلي:49
2-5-2 تحقيقات خارجي:50
2-6 جمع بندي مباني نظري و پيشينه و ارائه چارچوب تحقيق:52

 


تدريس نيز در درون خود مي تواند و بايد يک عمل فلسفي باشد . به اين معنا که تدريس اماده کردن شرايطي است که دانشجو بتواند در ان شرايط تفکر کند. براي اين کار بايد دست به انتخاب روش هاي مناسب تدريس بزنيم ، روش هاي بحث و کاوشگري .

 

 

به اين صورت که کلاس به صورت يک اجتماع يادگيري درايد . کلاس بايد مرکزي براي تمرين دموکراسي باشد ، فضايي که هر دانشجو مي تواند به راحتي فکر کند ، سئوال کند و نظرات خويش را به راحتي ابراز نمايد) ويل و کلهون جويس، 2008 ) . 

 

اين همان فضايي است که انديشمند بزرگي مانند ديويي به عنوان آرمان آموزش و پرورش به دنبال تحقق آن در سطح مدرسه و دانشگاه و در نهايت در کل جامعه است . اما تدريس براي يادگيري در دانشجو است .(ميرزامحمدي، 1392)

 

 

مي توان گفت شايع ترين عاملي که سبب انحراف مدرسين فلسفه از سنت فلسفه ورزي مي شود، اين است که آنان بين تاريخ فلسفه و فعاليت فلسفي ، تمايزي قائل نمي شوند. البته شکي نيست که شناخت و فهم طرز تفکر و احساس فلاسفه در ارتباط با مسائل مهم و اساسي ، امري ارزشمند و مفيد است . در واقع کشف و پيدا کردن مسائلي که نزد فلاسفه مختلف از اهميت و منزلت خاصي برخوردار بوده ، في نفسه محرک و تشويق آميز است. 

 

 

براي دانشجويان ، کشف اين موضوع که برخي از بزرگترين مغزهاي متفکر جهان با همان مسايلي دست به گريبان بوده اند که ذهن آنها را هم به خود مشغول داشته ، امري غيرعادي نيست؛ مسائلي که در ذهن آنها به حدي پيچيده ، مبهم و غامض مانده که شخص را در بحث و فحص پيرامونشان به شک و ترديد مي اندازد. با اين حال ، آنان اين مسائل را داراي اعتبار هميشگي و ارزش دائمي مي دانند؛ به طوريکه فکر و انديشه شان در لحظات خلوت و تنهايي به آنها معطوف مي گردد. 

 


در حين جستجو و کشف نوشته هاي برخي فلاسفه شهير جهاني ، پرسش ها و انديشه هاي فردي و خصوصي شخص در قالب يک رشته مسائل کاملاً منظم قرار مي گيرد که اين ، اغلب براي بررسي و مطالعه دقيق انديشه ها و عقايد اساسي ، يک محرک مناسب خواهد بود و البته ، پيروي از يک ذهن درجه يک که باعث وضوع و دقت انديشه شود ، احتمالاً آمادگي بسيار خوبي براي ارتقاي سطح زندگي شخص به سطوح انديشمندانه تر است.(اسميت، ترجمه بهشتي ، 1390: 41 - 42)