دانلود پاورپوینت ويژگی ها و خصايص مديران فرهنگی جهت رشته مدیریت در قالب 57 اسلاید و با فرمت pptx بصورت کامل و جامع و با قابلیت ویرایش
تاكنون مباحث علم مديريت بيشتر در حوزة موضوعات اقتصادي مطرح شده است. مطالعه و پژوهش در مورد مديريت فرهنگي، حوزهها، محدوديتها و خصيصههاي آن، اندك و پراكنده است، طرح پژوهشي «بررسي خصوصيات مديران» كه به سفارش وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي از سوي سازمان مديريت صنعتي به اجرا در آمده است از تلاشهاي نخستين در روشن كردن حوزة مديريت فرهنگي است. نوشتار حاضر، مقدمه اين پژوهش است و تلاش ميكند با دستهبندي خصوصيات مديران،مبنايي نظري براي بررسي خصوصيات مديران فرهنگي فراهم سازد.
درهر سازمان پرسنل موجود را ميتوان در سه گروه كلي دستهبندي نمود. اين گروهها عبارتند از:
1ـ مديران (عالي، مياني و سرپرست)
2ـ مشاوران و كارشناسان
3ـ مجريان (كارمندان، كارگزاران، كارگران)
نقش اصلي مديران تصميمگيري و رشد و توسعه سازمان و پرسنل است. نقش كارشناسان و مشاوران انجام بررسيها، تصميمسازي و نهايتاً نقش مجريان به فعليت درآوردن تصميمات و برنامهها است. عموماً بسته به نوع سازمان، غلبه كمي يكي از گروههاي فوق بيشتر است. به عنوان مثال در سازمانهاي سياستگذار، نظير وزارتخانهها و سازمانهاي مركزي كشور، تعداد مديران و كارشناسان و در دستگاهها و سازمانهاي اجرايي، تعداد مجريان بيشتر است.
سازمان و مديريت
بحث مديريت به معناي علمي آن به دوران انقلاب صنعتي در قرن هجدهم و انديشههاي فردريك تيلور كه به عنوان بنيانگذار مكتب مديريت علمي شناخته ميشود، باز ميگردد. در اين دوران با وقوع پديده توليد انبوه ماشيني و ايجاد سازمانهاي صنعتي و غيرصنعتي وسيع و رو به پيچيدگي، ديگر امكان استفاده از شيوههاي سنتي مديريت امكانپذير نبود و شرايط ايجاد شده لزوم پايهريزي روشهاي جديدي از مديريت را اقتضاء مينمود. كه تاريخ اين علم بيانگر سير تكامل آن ميباشد. بطور كلي توليد و توسعه چشمگير مديريت به عنوان يك علم كاربردي، نشانگر كاركرد مثبت و مفيد آن در جوامع گذشته و كنوني بوده و از اين رو در جهان امروز مديريت به عنوان يكي از عوامل اصلي توليد كالا و خدمات در جهان به شمار ميآيد مفهوم مديريت با مفهوم سازمان عجين است.
مديريت يك علم است يا هنر؟
در اين زمينه گروهي بر اين باورند كه مديريت صرفاً يك علم است. بدين معنا كه داراي موضوع، روش، محدوده و اصول خاصي است كه مآلاً در امتداد حيات بشر پا به عرصه وجود نهاده و توسعه و تكامل يافته است. آموزش نيز اصليترين شيوه انتقال اصول اين علم به ديگران ميباشد. گروهي ديگر از انديشمندان مديريت بر اين اعتقادند كه مديريت صرفاً هنري ذاتي است و به جوهره و ذات آدميان باز ميگردد و با آموزش و تدريس و تحصيل قابل انتقال نيست. آنكس كه در ذات خود از چنين قابليتي برخوردار باشد در اداره كردن سازمان يا واحد تحت مديريت خويش، به درجات بالايي موفق خواهد بود.
در مقابل اين دو گروه غالب متفكران و علماي اخير علم مديريت بر اين باورند كه مديريت آميزهاي از علم و هنر بوده تا آنجا كه مربوط به ايجاد و تسلط بر اصول، تكنيكها و تئوريهاي اداره مؤثر سازمانها ميباشد، علم است و ميتوان آنرا در دانشگاهها آموخت و از آن زمان كه مرحله اجرا يا بهرهگيري عملي از اين اصول پيش روي مدير قرار ميگيرد، مسأله جوهر و هنر مدير موضوعيت مييابد.