توضیحات کامل :

هدف از این تحقیق بررسی مذهب و معنویت با فرمت docx در قالب 28 صفحه ورد بصورت کامل و جامع و با قابلیت ویرایش می باشد

 

 


فهرست مطالب
مذهب و معنویت
2-4 مذهب و معنويت35
2-4-1 تاريخچه ي روانشناسي مذهب و معنويت35
2-4-2 وجوه تشابه و افتراق مذهب و معنويت36
2-4-3 شکل هاي سالم و ناسالم مذهب و معنويت37
2-4-4 تأثير مذهب و معنويت بر سلامت روان38
2-4-4-1معنادهي و مقابله با استرس38
2-4-4-2 روابط بين فردي39
2-4-5 تأثير مذهب و معنويت بر هيجانات مثبت39
2-4-6  يکپارچه سازي مذهب و معنويت در مداخلات سلامت روان 40
2-6 پيشينه ي پژوهشي53
2-6-1 پژوهش هاي انجام شده در خارج از کشور53
2-6-1-1 ارتباط بين متغيرهاي مذهب/معنويت، شادي، لذت و سلامت روان53
2-6-1-2 اثربخشي مداخلات روانشناختي يکپارچه شده با مذهب و معنويت55
2-6-2 پژوهش هاي انجام شده در داخل کشور57
2-6-2-1 ارتباط بين متغيرهاي مذهب/معنويت، شادي، لذت و سلامت روان57
2-6-2-2 اثربخشي مداخلات روانشناختي يکپارچه شده با مذهب و معنويت58
2-7 خلاصه و جمع بندي59
2-7-1 خلاصه ي پيشينه ي خارجي59
2-7-2 خلاصه ي پيشينه ي داخلي60
2-7-3 جمع بندي61

 

 

ورود اوليه مفاهيم مذهب و معنويت در علم روانشناسي، در همان اولين دهه هاي شکل گيري اين علم، اتفاق افتاد. جيمز و هال ، جزء اولين نظريه پردازان علم روانشناسي بودند که به اين حيطه توجه نشان دادند. اين اقبال اوليه به مفاهيم معنوي و مذهبي، همزمان با غلبه ي رويکردهاي روانکاوي و رفتارگرايي در نيمه ي نخست قرن بيستم، به سرعت فرونشست (ولف ، 1991). 

 

 

در دهه هاي شصت و هفتاد ميلادي، مذهب و معنويت، به تدريج در روانشناسي علمي‌و پژوهش هاي نظام مند، مطرح شد. به طوريکه در سال 1976،  بخش 36 انجمن روانشناسي آمريکا  تحت عنوان روانشناسي مذهب  رسماً تأسيس شد. با وجود اينکه در آن دوران، پژوهش هاي انجام شده، در حيطه ي روانشناسي مذهب و معنويت، نسبت به ساير زمينه هاي روانشناسي، بسيار اندک و ناچيز بود، زمينه ي مناسبي فراهم شد تا جنبه هاي روانشناختي مذهب و معنويت، با استفاده از روش هاي تحقيق معتبر علمي، مورد بررسي قرار بگيرد. 

 

 


در طي اين پژوهش ها همپوشي و قرابت بسياري از مفاهيم مذهبي و معنوي با مباني علمي‌روانشناسي، آشکار شد و از اينرو پژوهشگران را به سمت ايجاد رويکردي يکپارچه نگر سوق داد که طي آن به تبيين علمي‌تجارب معنوي و مذهبي از چارچوبي کاملاً روانشناختي مي‌پرداختند. از آن دوران تا به امروز، از يکسو پژوهش هاي رابطه اي که به بررسي و تبيين روابط بين مولفه هاي روانشناختي مختلف و عقايد و تجارب معنوي و مذهبي مي‌پردازند و از سوي ديگر، پژوهش هاي آزمايشي و شبه آزمايشي که اثربخشي مداخلات روانشناختي يکپارچه شده با عقايد مذهبي و معنوي را مورد بررسي قرار مي‌دهند، پايه هاي علمي‌روانشناسي مذهب و معنويت را تحکيم کرده اند (پالوتزين و پارک ، 2005). 

 


هردو مفهوم مذهب و معنويت، مفاهيمي‌چند بعدي تلقي مي‌شوند که زمينه هاي مختلف زندگي روزمره ي افراد معتقد به باورهاي مذهبي و معنوي را تحت تأثير قرار مي‌دهند (کال و رابينز، 2004). اين دو مفهوم را نه مي‌توان به عنوان دو مفهوم کاملاً مستقل و متمايز در نظر گرفت و نه مي‌توان آن ها را کاملاً معادل يکديگر قلمداد کرد، زيرا علي رغم تمايزاتي که در بين مولفه هاي اين دو مفهوم وجود دارد، شباهت ها و همپوشي هاي بسياري نيز بين آن ها ديده مي‌شود (اوندرا و گرينوالت، 2008). 

 

 


براساس مطالعات و نظريه پردازي هاي روانشناسي مذهب و معنويت، در مقوله ي مذهب، بعد عقايد، و التزامات عملي و اجتماعي، بسيار برجسته است ولي در مقوله ي معنويت، بعد احساسات و هيجانات شخصي، بيشتر مورد تأکيد قرار مي‌گيرد. بر اين اساس، افرادي که خود را مذهبي قلمداد مي‌کنند، بيشتر بر باورهاي اساسي مذهبي خود تمرکز دارند و انگيزه ي قابل توجهي براي عمل کردن بر اساس دستورالعمل هاي ارائه شده از جانب مذهبشان در زندگي شخصي و اجتماعي خود را دارند.